مهمانی بازیگران سریال «آفتاب پرست» در رستوران معروف – ایران فور فان
مهمانی بازیگران سریال «آفتاب پرست» در رستوران معروف – ایران فور فان
سریال جدید نمایش خانگی با حضور پژمان جمشیدی از همان ابتدا با استقبال روبرو شد. این سریال قرار است طبق روال دوشنبه ها پخش گردد. در یک دو قسمت اول این سریال مخاطبین زیادی با آن همراه شده اند. بازیگران سریال آفتاب پرست را در ایران فور فان ببینید.
بازیگران سریال آفتاب پرست
فوتوموشن ضیافت سریال «آفتاب پرست»
ضیافت سریال «آفتاب پرست» با حضور عوامل و هنرمندان شب گذشته در رستوران لیدولانژ برگزار شد.
سریال کمدی «آفتاب پرست» به کارگردانی برزو نیکنژاد، تهیه کنندگی سیدمصطفی احمدی و نویسندگی امیر برادران هردوشنبه ساعت ۲۰ به صورت اختصاصی در فیلمنت منتشر می شود.
معمولا وقتی قسمت اول یا دوم یک سریال خیلی خوب از کار درنمیآید، منتقدان خوشبین میگویند که باید به سریال فرصت داد تا شاید در قسمتهای بعدی انسجام خودش را پیدا کند و بتواند مخاطب را درگیر کند. اما واقعیت این است که اغلب اوقات از همان قسمت اول میشود تواناییهای سریال را حدس زد و تشخیص داد که این بازیها، این داستان و این فضای کلی میتواند نهایتا چیز جذابی به مخاطب ارائه بدهد یا نه. «آفتابپرست» از آن سریالهایی است که اصلا از مخاطب خودش فرصت گدایی نمیکند؛ این سریال از همان قسمت اول شروع درخشانی دارد و آن چیزی را که از یک اثر کمدی انتظار دارید به شما میدهد: خنده، خنده و خنده.
خلاصه داستان سریال آفتاب پرست
داستان فیلم در قسمت اول دو ماجرای متفاوت را پیگیری میکند که قطعا در قسمتهای بعدی با هم ارتباط واضحتری پیدا خواهند کرد. یک طرف ماجرای یک خبرنگار جسور با بازی باران کوثری را میبینیم که با شور و هیجان به دنبال افشاگری فسادهای اقتصادی است. او سرش درد میکند برای دردسر و به همین خاطر مشکلاتی هم برای پیش میآید، اما اهل دست برداشتن از هدفش نیست.
اما ماجرای اصلیتر مربوط به دو رفیق خلافکار و عشق لاتبازی به نامهای جمال (پژمان جمشیدی) و منوچ (حمیدرضا آذرنگ) است که تصمیم گرفتهاند سطح خفتگیریشان را بالاتر ببرند و فقط سراغ آدمهای خیلی پولدار بروند. به همین خاطر منوچ لباس زنانه میپوشد و کنار خیابان میایستد. برنامۀ آنها در ابتدا خوب پیش میرود و یک پورشه منوچ را سوار میکند. جمال هم با موتور دنبال آنها راه میافتد تا در فرصت مناسب خفتگیریشان را انجام بدهند. اما پلیس سر میرسد و این دو نفر دستگیر میشوند.
یک سال بعد جمال قرار است از زندان آزاد شود. منوچ از جمال میخواهد که بعد از آزادی پیش خواهرش برود و از او بخواهد که برای آزادی منوچ پول جور کند. اما وقتی جمال سراغ خواهر منوچ میرود معلوم میشود که او قبلا هر چیزی را که میتوانسته بفروشد فروخته و خرج کارهای دیگر کرده. حالا جمال (که به خاطر تلاش برای دزدیدن پورشه به جمال پورشه معروف شده) از یک طرف میخواهد به خواهر منوچ برای آزاد کردن برادرش کمک کند و از طرف دیگر خودش هم هیچ خانه و زندگی درست و حسابیای ندارد و مجبور است شب در مسافرخانه بخوابد. اما وقتی جمال شناسنامۀ جعلی خودش را با فامیلی «پورشه» به صاحب مسافرخانه نشان میدهد، او جمال را با گ ریه و شوق در آغوش میگیرد و میگوید که تو پسر حاجآقا پورشه هستی!
اینستاگرام ـفرارو
من مراسم نامزدی خودم رو در این رستوران گرفتم. خیلی عالی بود. خوش گذشت و آبرومندانه شد. رستوران باکلاسیه واقعا